profile image
by __Splendor__
on 27/5/17

یادم باشد..

یادم باشد...همیشه بخندم ...
چون دیگرانی هستند که علت شادیشان شادی من است...
و یادم باشد...اگر کسی مرا با تمام مهربانيم دوست نداشت...
دلگير نباشم ، که نه من گناهکارم و نه او!!!
آنگاه که مهر می ‌ورزی مهربانيت تو را زيباترين ،
معصوم دنيا میکند...
پس خود را گناهکار مبين!!!
خوبی دليل جاودانگی توخواهد شد...
پس به راهت...
ادامه بده...!!!
کاش میدانستی...
ما را مجال آن نیست...
كه روزهای رفته را از سر گیریم
و لحظه های بی بازگشت را تمنا كنیم...
كاش میدانستی فردا...
چه اندازه دیر است...
برای زیستن...
و چه اندازه زود برای مردن...
و « همیشه » واژه ای است پر فریب...
كاش میدانستی یك آلاله را ،
فرصت یك ستاره نیست...
به ناگاه بسته خواهد شد ،
پنجره های دیدار در اجبار تقدیر...
كاش میدانستی...
گناهی كه پشيمانی بياورد ،
بهتر از عبادتی است كه غرور بياورد...!!!
همه دوست دارند به بهشت بروند...
اما کسی دوست ندارد که بمیرد...!!!
بهشت رفتن جرات مردن میخواهد...
جهنمی بدتر از آن نیست...
كه مدام
به یاد بیاوری...
بوسه ای را
كه اتفاق نیفتاده است..
اندیشیدن به پایان هر چیز ،
شیرینی حضورش را تلخ می کند...
بگذار پایان تو را غافلگیر کند ،
درست مانند آغاز...
زندگی میکنم ... حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم!!!
چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را برایم میسازد!!!
بگذار هر چه از دست میرود برود...
من آن را میخواهم که به التماس آلوده نباشد ، حتی زندگی را...
ماندن ، سنگ بودن است و رفتن ، رود بودن...
بنگر که سنگ بودن به کجا میرسد ، جز خاک شدن...
و رود بودن به کجا میرود ، جز دریا شدن...
زندگی بايد كرد...
گاه با تلخی راه...گاه با يک گل سرخ...گاه با يک دل تنگ...
گاه بايد روييد در ميان باران...گاه بايد خنديد با غمی بی پايان...
چه فرق میکند...
دلتنگ که باشی...آدم دیگری میشوی...
خشن تر , عصبی تر , کلافه تر و تلخ تر...
و جالب تر اینکه...
با اطراف هم کاری نداری...
همه اش را نگه میداری و دقیقا"
سر همان کسی خالی میکنی
که دلتنگش هستی...
خنده ام میگیرد…
وقتی پس از مدتها بی خبری...
بی آنکه سراغی از این دل بگیری…
میگویی دلم برایت تنگ است…
یا دلم را به بازی گرفته ای ،
یا معنای واژه ها را خوب نمیدانی...؟
دلتنگی … ارزانیت ،
من دیگر دلم را به خدا سپرده ام…
" اگر نا امید باشیم ، فقط هدف را باخته ایم...
اما آدم مردد هم هدف را می بازد و هم زمان را... "
عادت کنیم هميشه ، حتی وقتی عصبانی هستیم
عاقبت کار را در نظر بگيريم...
گاهی اوقات باید خدا رو شکر کنی ،
یا اصلا" بغلش کنی ،
ببوسیش...
که به چیزی که یه روزی میخواستیش نرسیدی...!
عاشقتم خدا جونم...
چه بسا خداوند...
هر گره ای که در کار ما می اندازد...
همچون گره های قالی باشد...
که نهایتا" قصد دارد با آنها...
نقشی زیبا را بیافریند...
با این حال...
بعضى ها رو از دور که میبینى ، میدرخشند...
جلو که میان...
میبینى درخشششون مال خورد شیشه هاشونه...
هرگز نذار تنهایی ، تو را به آغوش كسی ببرد ،
كه به او تعلق نداری...
...از بوســــه های قـــــلابـــــی تلفنـــــی خســــته شــــده ام...
از بغـــــل های محـــــکم اس ام اسی...
از عشـــــق بـــــازی های چــــــت...
از همـــــه خســـــته ام...
تـــــو کنـــــارم بـــــاش...!!!

هـــــوای تنــــت کـــــافیســــــت...!!!